فردا آرمان اعدام خواهد شد ! / درخواست پرویز پرستویی و احسان علیخانی از خانواده غزاله برای بخشش + عکس
تاریخ انتشار: ۱۰ دی ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۳۱۰۹۵۸
حوادث رکنا: آرمان با دختری به نام غزاله در ترکیه آشنا می شود و در سال نود و دو او را به قتل می رساند. روز چهارشنبه یازدهم دی حکم قصاص آرمان اجرا خواهد شد.او در طی شش سال حضور در زندان لیسانس کامپیوتر و فوق لیسانس مهندسی پزشکی خوانده است. پدر و مادر آرمان از پدر و مادر غزاله انتظار دارند که از قصاص صرف نظر کنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش رکنا، امشب در فضای مجازی پستی دست به دست میچرخید با عکس پسری جوان به نام آرمان. در این پست که مردم و هنرمندان خواهان و خواستار بخشش آرمان از قصاص بودند، ماجرای قتلی قدیمی پشت پرده بود.
در ادامه ماجرای قتل غزاله توسط آرمان را توضیح خواهیم داد.
مسئله حیاتی این است که این پسر جوان بخاطر قتل غزاله قرار است چهارشنبه - فردا - اعدام شود، خانواده این جوان نامه خداحافظی با پسرشان را منتشر کرده اند و هنرمندان نیز عکس آرمان را در صفحه های رسمی خود گذاشته اند و خواستار نجات آرمان از قصاص شده اند.
متن زیر نامه خداحافظی پدر و مادر آرمان است .
سلام دوستان و همراهان گرامی
دستبوس تک تک عزیزان همراه هستیم.
متاسفانه آرمان ما دیگر سحرگاه ۴ شنبه را نخواهید دید.
پسری که تا لحظه آخر کلمه ای درشتی نکرد و تا آخرین نگاه معصومیت خودش رو حفظ کرد.
او دیگر نخواهد بود و ما قراره آخرین دیدار رو باهاش داشته باشیم.
کدوم پدر و مادر میتونه تو چشم بچه اش نگاه کنه و بگه بابا خداحافظ، این آخرین نگاهه...
این آخرین آغوشه، این آخرین بوسه هست، این آخرین لمسه و این آخرین حس نفس گرمته....
کاشکی سهم آخر قسمت ما بود نه فرزندمون....
این موقع است که ناباورانه پدر ومادر به پروردگارش میگه کاشکی
فرزندمون تو سانحه میمرد نه ذره ذره، نه با انتظار ...
خدایا قسمت میدیم لبخند مصنوعی و تلخ آخر و موقع آخرین وداع با فرزند که تلخ ترین رخداد زندگی یک پدر و مادره نصیب هیچ کسی حتی بدترین بندگانت نکن....
آرمانی منتظر ما باش... زود میام پیشت....
مامان کاترین بابا کامیار
حمایت آریا عظیمی نژاد از نجات آرمان
ماجرای جنجالی قتل غزاله چیست ؟
آرمان، جوان متهم به قصاص در زندان رجاییشهر در دانشگاه سراسری قبول شد. این خبری بود که از سوی مسئولان اداره کل زندانهای استان تهران رسانهای شد.
براساس اعلام مصطفی محبی، مدیرکل زندانهای استان تهران این جوان ٢٤ ساله که بیش از ٥ سال را در زندان رجاییشهر به سر برده، در آزمون کارشناسیارشد سال ٩٧ موفق شد در رشته مهندسی پزشکی دانشگاه تربیتمدرس در مقطع کارشناسی ارشد پذیرفته شود.
مشخص شد این جوان که به اتهام قتل دختر جوانی به قصاص محکوم شده، در زمان ارتکاب به جرم و دستگیری از سوی پلیس مدرک دیپلم داشت که در این مدت با روحیه بالا و پشتکار عجیبی موفق به اخذ مدرک کارشناسی کامپیوتر شده است و سال 97 با شرکت در آزمون کارشناسیارشد رتبه خوبی را کسب کرد و درنهایت در رشته مهندسی پزشکی پذیرفته شد.
اما به زندان افتادن این پسر جوان و حکم قصاص او مربوط به جنایتی عجیب است که هیچ وقت پیکر مقتول در این پرونده کشف نشد و متهم این پرونده هم چندبار در اظهاراتش مدعی شد که این جنایت کار او نبوده است.
با این همه، اما همه مستندات و مدارک نشان میدهد که «الف-ع» تنها متهم این پرونده و عامل مرگ دخترجوان بوده است. بر اساس پیگیریها از مسئولان دادسرای جنایی تهران مشخص شد «الف-ع» اواخر سال ٩٢ به اتهام قتل یک دختر ١٨ ساله به نام غزاله دستگیر و به قتل این دختر محکوم شده است، هرچند جسد این دختر جوان هیچ وقت پیدا نشد.
با این وجود، اما محکومیت این پسر جوان که در زمان ارتکاب به قتل کمتر از ١٨سال داشته، قطعی شده است.
اما ماجرای این پرونده در اواخر اسفندماه سال ٩٢ کلید خورد. اواسط اسفند ماه آن سال بود که پدر غزاله پس از ناپدید شدن عجیب دخترش به پلیس مراجعه کرد و آنها را در جریان این اتفاق قرار داد.
خداحافظی و خارج شدن از خانه برای رفتن به مطب یک پزشک آخرین تصویر خانواده غزاله از او بود. ناپدیدشدن مرموز این دختر جوان به سرعت در دستور کار پلیس و ماموران آگاهی قرار گرفت.
در روند تحقیقات و در بررسی آخرین تماسهای دختر جوان ماموران به پسر جوانی مشکوک شدند که غزاله قبل از ناپدیدشدن چندباری با او تماس گرفته بود.
در همان مراحل ابتدایی بازجویی صحبتهای ضدونقیض پسر جوان، ماموران را بیش از پیش مشکوک کرد و درنهایت با بررسیهای بیشتر مشخص شد که متهم جوان آخرین کسی بوده که غزاله را ملاقات کرده است و درنهایت در مراحل بازجویی پسر جوان لب به اعتراف گشود و به رابطه دوستی که بین او و غزاله شکل گرفته بوده، اعتراف کرد.
آشنایی غزاله و پسر جوان از آنتالیای ترکیه آغاز شده بود. این دوستی ادامه پیدا کرد و در تهران هم چندباری همدیگر را ملاقات کردند. پسر جوان با وجود اینکه چندماهی از غزاله کوچکتر بود، به او علاقهمند شد و حتی چندباری پیشنهاد ازدواج را با غزاله مطرح کرد، اما دختر جوان با این خواسته مخالف بود.
او میخواست برای ادامه تحصیل به خارج کشور برود، به همین دلیل هم از پسر جوان خواست تا این رابطه را فراموش کند. اما ارتباط آنها بهطور کامل قطع نشد، تا اینکه یک روز «الف-ع» از نبود پدر و مادر پزشکش در خانه استفاده کرد و از غزاله خواست به خانه آنها برود:
«من وقتی دیدم کسی در خانه نیست، غزاله را به خانه دعوت کردم. اما او وقتی به خانهمان آمد و گفت که قصد دارد برای همیشه مرا فراموش کند، خیلی عصبانی شدم، بین ما مشاجره لفظی درگرفت و وی را هل دادم، سرش به جایی خورد، سپس با میله بارفیکس نیز چند ضربه به او زدم. آنجا بود که متوجه شدم غزاله نفس نمیکشد.»
پسر جوان آشفته و هراسان پیکر بیجان غزاله را داخل چمدان بزرگی قرار داد و بعد آن را به سطل زباله خیابان میرداماد انداخت، سپس به خانه بازگشت و سعی کرد همه آثار جرم را از بین ببرد.
اما پسر جوان خیلی زود از سوی پلیس شناسایی و دستگیر شد. درواقع دستپاچگی قاتل راز این جنایت را فاش کرد. در بررسیهای دقیق و تطبیق نمونه «DNA» به دست آمده از قطرات خون بهجامانده در محل جرم مشخص شد که غزاله در همان خانه مورد ضرب و جرح قرار گرفته است.
در ادامه بازرسی از محل جنایت میله بارفیکسی که پسر جوان با آن ضرباتی را به مقتول وارد کرده بود، کشف شد و آثار به جامانده بر روی میله هم اظهارات اولیه پسر جوان را تایید میکرد. با این وجود، متهم جوان در روند رسیدگی به این پرونده و بهخصوص در جلسه دادگاه ضمن رد اظهارات قبلی خود، روایت دیگری از این حادثه مطرح کرد.
او در برابر قاضی با بیگناه دانستن خود در این حادثه مدعی شد: «غزاله وقتی از پلههای خانهمان پایین رفت، همین که خواستم در ورودی آپارتمان را ببندم، ناگهان صدای جیغش را شنیدم، وقتی در را باز کردم، دیدم او از پلهها سقوط کرده است. هر چه صدایش زدم، جواب نداد.
ترسیده بودم با زحمت او را به خانه بردم. از ترس پدر و مادرم غزاله را داخل چمدان جاسازی کردم و او را از خانه بیرون بردم تا کسی متوجه نشود و بعد هم جسد غزاله را در سطل زباله رها کردم.»، اما جسد این دختر جوان با وجود تلاش ماموران هیچ گاه پیدا نشد.
در مقابل، اما خانواده غزاله خواهان اشد مجازات و قصاص قاتل دخترشان بودند.
درنهایت دادگاه با توجه به مستندات موجود و بررسی نمونه «DNA» و سایر مدارک حکم به قصاص این پسر جوان داد. البته به دلیل اینکه متهم در زمان قتل ٧ روز به ١٨سالگیاش مانده بود، تیم قضائی را بر آن داشت تا طبق ماده قانونی حمایت از مجرمان ١٨ ساله، آرمان را در اختیار کمیسیون پزشکیقانونی قرار دهند تا رشد عقلی او در زمان جنایت تایید شود.
این کمیسیون هم روز ٢٧ آبان ماه ٩٣ جلسهای تشکیل داد و درنهایت اعلام کرد اختلال روانی که قوه تشخیص متهم را سلب کرده باشد، در زمان جنایت و معاینه فعلی به دست نیامده است.
با این وجود، هنوز حکم قصاص این پسر که الان وارد ٢٤سالگیاش شده است، اجرا نشده و او در این مدت علاوه بر اخذ مدرک مهندسی کامپیوتر در زندان موفق شد در کنکور ارشد سالجاری در رشته مهندسی پزشکی دانشگاه تربیتمدرس پذیرفته شود.
منبع: رکنا
کلیدواژه: بنزین دلار یارانه فضای مجازی هنرمندان قتل اعدام احسان علیخانی زندان پزشکی قتل دختر جرم پلیس جنایت جنایی پزشک قاتل حادثه قاضی آپارتمان سقوط اخبار حوادث قتل نجات قصاص پزشکی درخواست فیلم زندگی تلگرام اخبار تهران مرد عکس تهران حوادث تهران دختر پرونده
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.rokna.net دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «رکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۳۱۰۹۵۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سناریوی خودکشی قتل از آب درآمد | همدستی خیانتآمیز زن جوان با مرد همکار
به گزارش همشهری آنلاین، بهمن سال گذشته زن جوانی با پلیس تماس گرفت و ازمرگ شوهرش در خانه خبر داد. به دنبال اعلام این خبر تحقیقات آغاز شد و همسر این مرد به پلیس گفت: من به خانه پدرم رفته بود و شب خانه خودمان نبودم. قرار بود امروز صبح همسرم دنبالم بیاید و بعد از خوردن صبحانه مرا به محل کارم برساند. اما وقتی خبری از او نشد، چندین بار با تلفن همراهش تماس گرفتم که جواب نداد. با تلفن خانه تماس گرفتم باز هم پاسخگو نبود. نگران شدم و به خانه آمدم اما به محض ورود متوجه بوی گاز شدیدی شدم. بعد هم در اتاق خواب جسد همسرم را دیدم. وقتی به دنبال علت بوی گاز بودم متوجه شدم شیلنگ اجاق گاز پاره شده است.
در حالی که زن جوان چنین ادعایی داشت، به دستور بازپرس محسن اختیاری، کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت برای بررسی بیشتر ماجرا وارد عمل شدند. اما بررسی شیلنگ گاز نشان داد علت پارگی پوسیدگی نبوده است بلکه حدود یک ماه قبل تعویض شده بود و با یک برش عرضی و عمدی پاره شده است. بدین ترتیب فرضیه گازگرفتگی و حادثه رنگ باخت و تحقیقات روی موضوع قتل متمرکز شد.
این بار کارآگاهان در تحقیق از همسر مرد جوان با سناریوی دیگری از جانب وی روبهرو شدند، زن جوان در ادعای جدیدی گفت: تصور میکنم همسرم دست به خودکشی زده باشد. او این اواخر دچار افسردگی شده بود و صحبت از خودکشی میکرد. احتمالا خودش با بریدن شیلنگ اجاق گاز به زندگیاش پایان داده است.
دو مظنون برای قتلدر حالی که وی چنین ادعایی داشت، بررسیها نشان میداد مرد جوان کاملا سالم و در حالت طبیعی بوده و هیچ مشکل روحی و مالی نداشته است. اما در ادامه مشخص شد وی با همسرش اختلافات خانوادگی زیادی داشته است؛ اختلافاتی که میتوانست انگیزهای برای قتل باشد.
بدین ترتیب زن جوان به صورت نامحسوس زیر نظر گرفته شد و بررسیها نشان میداد وی با یکی از همکاران شوهرش به نام کیوان در تماس بوده است. شب قبل از حادثه نیز با این مرد تماس گرفته و با هماهنگی او خانه را ترک کرده است.
نام کیوان نیز به عنوان دومین مظنون پرونده در لیست مأموران نوشته شد و تحقیقات نشان میداد که کیوان با مقتول بر سر مسائل کاری اختلاف شدیدی داشته است. کارآگاهان در شاخه دیگری از تحقیقات به بازبینی دوربینهای مداربسته اطراف خانه مقتول پرداختند.
دوربینها نشان میداد که ساعت یک بامداد کیوان با کلید وارد ساختمان محل زندگی مقتول شده و حدود ساعت ۵ صبح از ساختمان خارج شده است. این ورود و خروج در شبی رخ داده بود که به نظر میرسید آرش بر اثر گازگرفتگی جانش را از دست داده بود.
به دستور بازپرس جنایی زن و مرد جوان بازداشت شدند. این بار زن جوان کیوان را عامل قتل شوهرش معرفی کرد و گفت: کیوان در ظاهر با شوهرم دوست صمیمی بود، اما در باطن به شدت به او حسودی میکرد. چند روز قبل از جنایت، به صورت اتفاقی، زمانی که قصد داشتم به محل کارم بروم، کیوان را کنار خیابان دیدم. او مرا به محل کارم رساند. نمیدانم چطور او کلید خانه را از کیفم برداشته بود که من متوجه نشدم. شب حادثه هم که به خانه مادرم رفتم، او از فرصت استفاده کرده بود و همسرم را به قتل رسانده بود.
دو ادعا برای قتلباتوجه به مدارکی که در تحقیقات به دست آمده بود، از کیوان به عنوان عامل جنایت تحقیق شد. مرد جوان ابتدا منکر قتل شد اما در ادامه گفت: با مقتول اختلاف داشتم. همه او را دوست داشتند. با اینکه من و او همکار بودیم، اما حقوق او بیشتر از من بود و همکارانم جور دیگری با او برخورد میکردند. همه اینها باعث شده بود به او حسودی کنم و دلم میخواست از او انتقام بگیرم. در رفت و آمدهایی که به خانهاش داشتم، رابطهام با همسرش صمیمیتر شد و متوجه شدم که او نیز دل خوشی از شوهرش ندارد. حسادت من و اختلاف همسرش باعث شد که رابطهمان بیشتر شود. درنهایت تصمیم به قتل او گرفتیم.
در ادامه تحقیقات مرد جوان به قتل همکارش به خاطر حسادت اعتراف کرد. او در رابطه با جنایت گفت: کلید خانه را از همسرش گرفتم و شب قبل، او به بهانه دیدن مادرش خانه را ترک کرد. نیمه شب، در حالی که مقتول خواب بود، وارد خانه شدم و به او داروی بیهوشی با مقدار زیاد تزریق کردم. مدتی در خانه ماندم و وقتی مطمئن شدم که فوت کرده است، شیلنگ اجاق گاز را بریدم تا به نظر گازگرفتگی بیاید و از خانه خارج شدم. روز بعد هم زن جوان با پلیس و اورژانس تماس گرفت و مدعی گازگرفتگی و مرگ شوهرش شد.
در حالی مرد جوان به قتل اعتراف کرد که متخصصان پزشکی قانونی نیز علت مرگ را مسمومیت با دارو اعلام کردند. به دستور بازپرس شعبه اول دادسرای امور جنایی پایتخت، متهمان به اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت منتقل شده و تحقیقات در این خصوص ادامه دارد.
کد خبر 849238 منبع: ایران برچسبها خبر مهم قتل - قاتل حوادث ایران